سلام خوبین؟؟؟ من که خوبم عالی عالی داستانم داره هیجانی میشه گفته باشم سکته نکنین زبونم لال خب السای قصه ی ما هم که درحال مرگ هستن!! برین ادامه مطلب بقیه رو بخونین نظر یادتون نره , ...ادامه مطلب
سلام بر بازدید کننده گان وبلاگم می دونم که خیلی ناراحتین که نبودممن مسافرتم و اصلا نمی تونم بیام ولی برای شما امروز قسمت 16 داستانم رو میزارم نمی تونم نظرات رو تایید کنم نت اصلا ندارم پس با نظرات خوشحالم کنید برای قسمت بعدی 15 نظر الزامی با تشکر, ...ادامه مطلب
دکتر سری از روی تاسف تکون داد: از اون چیزی که میترسیدم سرش اومد......دعا کنید زودتر تو کما بیرون بیاد! که فکر کنم نیاد با ضربه ای که به سرش خورده امکان میدم حافظه شو از دست دادهدکتر رفت و همه رو با ذهنی پر از سوال تنها گذاشت! قطره اشکه همه روی گونشون جاری شد جک :فردا عروسیمون بود....نه نه نه.....باور نمی کنم......منو شاید یادش نیاد دور خودش چرخید: منو یادش نمـــــــــــــــــــــــــــــــیـــــــ,زمستانی,قسمت,قسمت ...ادامه مطلب